گفتگوی بین قسمتها:
ذهن و ضمیرناخودآگاه همه ما انسانها از بخشهای مختلفی ساخته شدهست که در هدایت ما در مسیر زندگی بسیار فعالند و برای انجام هر کاری یا رسیدن به هدفی بخشی موافق و بخشی مخالف وجود دارد که گفتگوی بین این قسمتها همان گفتگوهای درونی ماست که ما بصورت شبانه روزی با آنها درگیر هستیم. وجود این بخشهای مختلف گاه میتوانند برای انسان بسیار مشکلساز باشند و در راه رسیدن به اهداف موانعی ایجاد نمایند. مانند فردی که میخواهد سیگار را ترک کند اما بخش مخالف وجود او با ترک سیگار مخالف است. این در حالی است که تک بعدی بودن نیز میتواند برای انسان در بسیاری از مواقع خطرناک باشد مثلا کسی که میخواهد خودکشی کند و بلافاصله پس از انتخاب این راه حل دست به عمل میزند. زیرا بخش مخالفی وجود ندارد تا مانع این عمل شود.
مذاکره با بخش مخالف ذهن، مذاکرهایی خاص است و در جهت متقاعد کردن این بخش طراحی شده است. اگر با بخش مخالف مذاکره نشود و دلایل مخالفت آن شناسایی نشود هرچند این دلایل کوچک باشد بزرگ شده و در رسیدن ما به هدف ایجاد مشکل میکند. عموما ما پاسخهای بخش مخالف را در درون خود داریم و با این تکنیک آنها را بیرون میکشیم.
برای اینکه بتوانیم با آسودگی خیال تصمیمهای مهم و مفید را در زندگی عملی نماییم میتوانیم از تکنیک گفتگوی بین قسمتها استفاده نماییم و با تاثیرگذاری روی ضمیر ناخودآگاه و سیستم عصبی تصمیم مناسب را عملی سازیم. جالب اینجاست که با شروع مذاکره با بخش مخالف متوجه میشویم در پشت این مخالفت چه نظرات جالبی وجود دارد. همانطور که بخش موافق هم نیز نظرات جالب خود را ارائه میدهد.
کاربردهای مهم تکنیک:
- یافتن منظور مفید ضمیرناخودآگاه
- رفع مخالفت ضمیرناخودآگاه
پیش فرض NLP در تکنیک گفتگوی بین قسمتها:
- در پشت هر رفتاری منظور مفیدی نهفته است. (از پیش فرضهای بسیار مهم NLP)
اگر سیگار میکشیم یا اگر شبها میترسیم از خانه بیرون برویم و یا هر رفتار دیگری که از ما سر میزند برای ما سودی در بردارد و منظور مفیدی در پشت این رفتارها وجود دارد. دلیل این امر هم این است که ضمیرناخودآگاه با هدف ایجاد امنیت و آسایش و رفاه مسئول تولید بخش اعظمی از رفتارهای ماست. پس هر رفتاری چه خوب و چه ظاهراً بد به منظوری مفید توسط ضمیر ناخودآگاه تولید شده است. اگر بخواهیم تغییری در رفتارمان ایجاد کنیم حتما باید به این نکته توجه کنیم در غیر این صورت موفق نخواهیم بود. بطور مثال دو نفر سیگاری چنانچه بخواهند سیگارشان را ترک نمایند باید از دو روش مختلف استفاده کنند زیرا منظور مفید سیگار کشیدن برای هر کدامشان متفاوت است و هر کدام خود را متفاوت از دیگری برنامه ریزی نموده است. در مثال دیگر اگر فردی میخواهد پولدار شود ولی این اتفاق نمی افتد باید دید این فرد چه منظور مفیدی از پولدار نشدن در ذهنش دارد که مانع از پولدار شدن وی میشود.
در کلاس هایی که برگزار میکنیم کاملا آموزش میبینید که چگونه قسمت های مخالف را همراه کنیم تا با انرژی بیشتری به سمته اهدافمون گام برداریم و دقیقا متوجه بشیم دلیل مخالف و عدم حرکت و عقب انداختن کارها چیست و راه حل های مناسب را پیدا کنیم و اعمال کنیم و حالمان را بهتر کنیم .
نظرات (0)